امروزه بسیاری از عکاسان به لطف تعداد فزاینده ای از تصاویر زیبای آنلاین از گیاهان کوچک، حیوانات و حشرات، می خواهند بدانند چگونه عکس های ماکرو بگیرند. عکاسی ماکرو همیشه آسان نیست، مخصوصاً برای مبتدیان، اما یکی از پربارترین ژانرهای عکاسی است که می توانید انجام دهید. با مهارت های مناسب، می توانید تصاویر شگفت انگیزی را حتی در حیاط خلوت خود ثبت کنید. برای یادگیری عکاسی ماکرو از ابتدا تا انتها، باید با خواندن نکات و تکنیک های این راهنما که توسط یک عکاس ماکرو برنده جایزه در موزه تاریخ طبیعی اسمیتسونیان به نمایش گذاشته شده است، شروع کنید. در پایان، دقیقاً خواهید دانست که چگونه این توصیه ها را عملی کنید و عکس های ماکرو خیره کننده ای را برای خود ثبت کنید.
عکاسی ماکرو چیست؟
عکاسی ماکرو عکاسی کلوزآپ از سوژه های کوچک از جمله مواردی مانند اشکال و گل است. تا زمانی که سوژه خود را به اندازه کافی بزرگ کنید، می توانید عکس های ماکرو در استودیو یا محیط بیرون بگیرید.
به طور رسمی، ممکن است بشنوید که عکاسی ماکرو تنها زمانی اتفاق میافتد که از سوژههای کوچک با بزرگنمایی «اندازه واقعی» یا بیشتر عکس بگیرید. من در یک لحظه بیشتر در مورد معنای بزرگنمایی و اندازه واقعی توضیح خواهم داد، اما اساساً به این معنی است که شما باید از جایی عکس بگیرید که سوژه شما هم اندازه سنسور دوربین شما یا کوچکتر است و کادر را پر می کند. (بنابراین، اگر سنسور دوربین شما یک اینچ عرض داشته باشد، باید از چیزی 1 اینچی یا کوچکتر عکس بگیرید.)
این یک تعریف بسیار دقیق است، و اغلب می شنوید که عکاسان یک تصویر را “ماکرو” می نامند، حتی زمانی که یک سوژه کمی بزرگتر را نشان می دهد. همین امر در مورد عکسهای این مقاله نیز صدق میکند، که بسیاری از آنها با این تعریف فنی مطابقت ندارند، اما با این وجود، عکسهای کلوزآپ هستند.
معرفی عکاسی ماکرو برای مبتدیان
چگونه عکس های ماکرو می گیرید؟ در اینجا مهمترین مراحل ذکر شده است:
- اصطلاحات عکاسی ماکرو را درک کنید.
- دوربین و تجهیزات لنز مناسب را انتخاب کنید.
- عمق میدان کافی داشته باشید.
- تنظیمات دوربین و فلاش را برای عکسی با نور خوب انتخاب کنید.
- روی مهمترین بخش سوژه خود تمرکز کنید.
- رفتارهای رایج حشرات مختلف را بیاموزید.
- بنویسید و عکس خود را بگیرید.
انجام برخی از این موارد سختتر از آن چیزی است که فکر میکنید، مانند دریافت عمق میدان کافی و تمرکز بر مهمترین بخش سوژه. با این حال، نکاتی که در ادامه این آموزش عکاسی ماکرو وجود دارد به شما ایده خوبی در مورد اینکه از کجا شروع کنید می دهد و باید بتوانید با کمی تمرین بر همه چیز مسلط شوید.
بزرگنمایی یا Magnification چیست؟
در عکاسی ماکرو، مهم است که بدانید سوژه شما در سنسور دوربین شما چقدر بزرگ یا کوچک به نظر می رسد. مقایسه این عدد با اندازه سوژه در دنیای واقعی به شما مقداری می دهد که به عنوان بزرگنمایی شما شناخته می شود.
اگر این نسبت به سادگی یک به یک باشد، گفته می شود که سوژه شما در بزرگنمایی «اندازه واقعی» است. برای مثال، اگر از چیزی به طول یک سانتیمتر عکاسی میکنید، و دقیقاً یک سانتیمتر بر روی سنسور دوربین شما پرتاب میشود، در اندازه واقعی است (بدون در نظر گرفتن اندازه سنسور دوربین).
سنسورهای معمولی در دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینه از حدود 17 میلیمتر تا 36 میلیمتر عرض دارند. بنابراین، یک سوژه 1 سانتی متری در مقایسه بسیار بزرگ است و بخش قابل توجهی از عکس شما را اشغال می کند. اگر در نهایت یک چاپ بزرگ بسازید، آن شی ریز بزرگ به نظر می رسد – احتمالاً به اندازه بیلبورد!
برای آسانتر کردن درک و مقایسه، عکاسان ماکرو از نسبت واقعی استفاده میکنند نه اینکه همیشه بگویند «اندازه واقعی» یا «اندازه نیمه عمر». به طور خاص، اندازه واقعی بزرگنمایی 1:1 است. اندازه نیمه عمر بزرگنمایی 1:2 است. هنگامی که به یک دهم اندازه واقعی رسیدید، مسلماً دیگر عکاسی کلوزآپ یا ماکرو انجام نمی دهید.
لنزهای ماکرو خوب به شما امکان می دهند با بزرگنمایی 1:1 عکاسی کنید و برخی از گزینه های تخصصی حتی بیشتر از این کار می کنند. (کانن دارای یک لنز عکاسی ماکرو است که تا 5:1 یا بزرگنمایی 5 برابری دارد که دیوانه کننده است!) با این حال، لنزهای دیگر موجود در بازار به نام “ماکرو” ممکن است تنها به بزرگنمایی 1:2 یا حتی کمتر برسند. شخصاً توصیه من این است که اگر میخواهید انعطافپذیری بیشتری داشته باشید، لنزی تهیه کنید که بتواند حداقل بزرگنمایی 1:2 و در حالت ایدهآل بزرگنمایی 1:1 داشته باشد.
فاصله کاری چیست؟
فاصله کاری آسان است: این فاصله بین جلوی لنز و نزدیکترین سوژه شما است. اگر فاصله کاری شما خیلی کم است، ممکن است سوژه خود را ترسانده یا نور را مسدود کنید زیرا خیلی نزدیک هستید. در حالت ایدهآل، فاصله کاری 6 اینچ (15 سانتیمتر) را میخواهید که بهترین حالت آن دو برابر یا بیشتر باشد.
فاصله کاری یک لنز با بزرگنمایی 1:1 کوچکترین است، زیرا برای گرفتن چنین عکس های شدید باید تا حد امکان به سوژه خود نزدیک شوید. همچنین لنزهایی با فاصله کانونی بیشتر، فاصله کاری بیشتری نسبت به لنزهایی با فاصله کانونی متوسط دارند. برای مثال، نیکون 200 میلیمتری f/4 و کانن 180 میلیمتری f/3.5 دو نمونه از لنزهای عکاسی ماکرو با فواصل کاری زیاد هستند. در مقایسه، لنز ماکرو 60mm f/2.8 نیکون فاصله کاری بسیار کمتری دارد.
همیشه بهترین کار این است که به دنبال لنزی با بیشترین فاصله کانونی ممکن بگردید چون در این حالت کمتر احتمال دارد سوژه خود را بترسانید یا روی آن سایه بیندازید. با این حال، لنزهای ماکرو با فاصله کانونی بیشتر مانند 180 میلی متر یا 200 میلی متر معمولاً گران تر هستند. اگر می خواهید قیمت و فاصله کاری را متعادل کنید، لنزهایی در محدوده 100 تا 150 میلی متر در نظر بگیرید. من شخصا از یک لنز ماکرو 105 میلی متری استفاده می کنم.
بهترین دوربین برای عکاسی ماکرو: DSLR در مقابل بدون آینه
برای عکاسی ماکرو، هم دوربین های DSLR و هم دوربین های بدون آینه می توانند بسیار خوب عمل کنند. نکته کلیدی این است که دوربینی را انتخاب کنید که به شما امکان می دهد از یک لنز ماکرو خوب استفاده کنید، و در حالت ایده آل، دوربینی که کمترین فاصله ممکن را بین دیدن سوژه، فشار دادن دکمه شاتر و ضبط تصویر داشته باشد. بهطور سنتی، این هر دو بخشهایی بودند که دوربینهای DSLR به دلیل منظرهیابهای الکترونیکی عقب مانده و لنزهای ماکرو کمتر در دوربینهای بدون آینه، دارای مزیت بودند. امروزه، این تفاوت ها به طور کلی ناچیز است و گاهی اوقات به نفع بدون آینه است.
دوربینهای بدون آینه معمولاً مزایای دیگری نیز دارند که ممکن است برای شما مفید باشد، مانند Focus Peaking (که نشان میدهد کدام قسمتهای سوژه شما در فوکوس هستند – برای عکاسی ماکرو فوکوس دستی مفید است). همچنین، اگر میخواهید مواردی مانند وضوح و نوردهی فلاش را سریع قضاوت کنید، توانایی بازبینی عکسهای خود بدون برداشتن چشم از منظره یاب ارزشمند است.
تنها چیزی که میخواهم هشدار بدهم این است که اگر دوربین بدون آینه انتخاب میکنید، باید دوربینی با منظره یاب الکترونیکی تهیه کنید. تلاش برای نوشتن و ثابت نگه داشتن یک عکس ماکرو با صفحه نمایش LCD عقب، به خصوص در بزرگنمایی های شدید مانند 1:1، یک کابوس است. از آنجایی که دوربینهای بدون آینه با منظره یاب الکترونیکی معمولاً قیمت بیشتری نسبت به دوربینهای DSLR رقیب دارند، ممکن است اگر بودجه زیادی نمیخواهید برای این کار در نظر بگیرید یک DSLR انتخاب کنید.
بهترین دوربین برای ماکرو: فول فریم در مقابل کراپ سنسور
اگر هدف شما ایجاد عکس هایی با بالاترین بزرگنمایی ممکن است، دوربین های فول فریم معمولا برای عکاسی ماکرو بیش از حد هستند. حتی Nikon D850 با 46 مگاپیکسل نمی تواند با جزئیات ماکرو بالقوه Nikon D7500 با سنسور 20 مگاپیکسلی مطابقت داشته باشد، زیرا D7500 تراکم پیکسلی کمی دارد.
با عکاسی ماکرو، بالاترین تراکم پیکسلی (بیشترین پیکسل در هر میلی متر مربع سنسور) همان چیزی است که حداکثر جزئیاتی را که می توانید از سوژه خود دریافت کنید، تعیین می کند. سنسور بزرگ D850 علیرغم داشتن تعداد پیکسل های بیشتر، پیکسل های کمتری در هر میلی متر نسبت به سنسور برش D7500 دارد. در بسیاری از ژانرهای عکاسی، پیکسل های بزرگتر – و تعداد پیکسل های بیشتر – ارجحیت دارند. با این حال، با عکاسی ماکرو 1:1، همه چیز در مورد تراکم پیکسل است. دلیل؟ وقتی عکس D850 را برای مطابقت با تصاویر D7500 برش میدهید، به اندازهای پیکسل از دست میدهید که D7500 برنده میشود (البته نه چندان).
با این حال، دوربین های فول فریم برای عکاسی ماکرو عالی هستند. شما نباید غیر از این فکر کنید. اگر عکسهایی میگیرید که حداکثر بزرگنمایی ندارند، آنها هنوز هم تمام مزایای معمول خود را نسبت به سنسورهای کوچکتر دارند. بنابراین، یک دوربین فول فریم (FX) هنوز هم به طور کلی برای عکسهای ماکرو بهتر از دوربینهای برش سنسور (DX یا aps-c) است، اما نسبت به سایر انواع عکاسی مقدار کمتری دارد.
بهترین DSLR برای ماکرو: کانن در مقابل نیکون
تقریباً برای همه ژانرهای عکاسی، کانن و نیکون (و سونی و دیگر دوربین ها) از نظر کیفیت به قدری نزدیک هستند که بحث در مورد اینکه کدام «بهتر» است، در بهترین حالت، بسیار حساس است. مطمئناً تفاوتهایی وجود دارد، اما به ندرت پیش میآید که هر سیستمی نقصی داشته باشد که برای کاربر معمولی اذیت کننده باشد.
در مورد عکاسی ماکرو، این هنوز هم صادق است، اما باید برخی ملاحظات اضافی را در نظر داشته باشید. دوربین های کانن به طور خاص دیافراگم را مانند دوربین های برندهای دیگر محاسبه نمی کنند. به طور خاص، هنگامی که با بزرگنمایی های بالا مانند 1:1 عکاسی می کنید، دوربین های کانن مقدار دیافراگم شما را اشتباه می خوانند. ممکن است بگوییم f/11، زمانی که همه چیز در مورد عکس (شامل پراش، عمق میدان و نوردهی) طوری عمل میکند که گویی در حال عکاسی با f/22 هستید.
دلیلش این است که دیافراگم، روی هر لنزی، با چنین بزرگنمایی بالایی شروع به انجام کارهای غیرمنتظره می کند. به طور خلاصه، وقتی دیافراگم شما از نظر فیزیکی یک اندازه باشد، مانند دیگری عمل می کند. نیکون، سونی و سایر سازندگان همگی دیافراگم “عملکردی صحیح” را به شما می گویند (در این مورد f/22)، در حالی که کانن اینطور نیست. بنابراین، هنگام عکاسی از دوربین های کانن، باید این را در نظر داشته باشید. غلبه بر این مشکل غیرممکن نیست، اما دانستن در مورد آن مهم است. هر چه بیشتر بزرگنمایی ها را تغییر دهید، این بیشترین مشکلی است که وجود دارد.
در بخش های بعدی به عمق میدان، فوکوس و ترکیب بندی در عکاسی ماکرو خواهم پرداخت. از منوی زیر برای رفتن به بخش بعدی استفاده کنید، که نحوه فوکوس کردن برای عکسهای نزدیک را پوشش میدهد – یکی از مهمترین (و سختترین) تکنیکهایی که برای گرفتن عکسهای ماکرو خوب باید یاد بگیرید.
عمق میدان
عمق میدان برای عکس های نزدیک
برای عکاسی غیر ماکرو، سوژه شما به خصوص به دوربین شما نزدیک نخواهد بود – شاید 5 یا 6 متر یا حتی به اندازه افق فاصله داشته باشد. در این فواصل، دیافراگم معمولی f/8 یا f/11 معمولاً یک صحنه واضح را از جلو به عقب ارائه میکند (به غیر از عکسهای تله فوتو شدید، زیرا تلهفوتوها عمق میدان کمتری دارند).
عکاسی ماکرو متفاوت است. هنگامی که عکس های نزدیک می گیرید، طبیعتاً با عمق میدان بسیار کمی، حتی در مقادیر دیافراگم کوچک، مواجه می شوید. در بزرگنمایی 1:1، عمق میدان شما ممکن است به قدری نازک باشد که نتوانید سر و پای مگس را همزمان تیز نشان دهید، حتی اگر فقط میلی متر از هم فاصله داشته باشند!
عمق میدان کم با چالش دیگری در عکاسی ماکرو مرتبط است: شما نور زیادی ندارید. چرا که نه؟ چهار دلیل اصلی وجود دارد که چرا باید با نور بسیار کم در عکاسی ماکرو کار کنید:
- دوربین شما معمولاً مقداری نور طبیعی را مسدود می کند.
- ممکن است فلاش شما در زاویه مناسبی قرار نگیرد که سوژه شما را روشن کند.
- دیافراگم هایی مانند f/11، f/16 یا کوچکتر برای به دست آوردن عمق میدان کافی ضروری هستند، اما نور را کاهش می دهند.
- برای کاهش تاری ناشی از حرکت دوربین (که برای عکاسی نزدیک بزرگنمایی میشود) و همچنین تیره کردن تصویر، باید در سرعت شاتر بسیار بالایی باشید.
با همه این مسائل کنار هم، عکسهای کلوزآپ شما میتواند به نظر برسد که در وسط روز روی درپوش لنزتان گذاشتهاید. بنابراین، چگونه عمق میدان را با گرفتن نور کافی متعادل می کنید؟ چند راه وجود دارد که هر کدام سازش خاص خود را دارند.
روش 1: دیافراگم خود را باز کنید
ممکن است برای عکاسی ماکرو خود با عمق میدان نازکی زندگی کنید – تا جایی که نتوانید یک کل سر مورچه را به طور همزمان واضح نشان دهید. اگر به نظر شما خوب است، کافی است دیافراگم لنز خود را تا حد امکان باز کنید (یا فقط کمی متوقف شده – چیزی از f/2.8 تا f/5.6)، و میتوانید عکسهای ماکرو بگیرید.
مزیت این رویکرد این است که برای اینکه عکسهای ماکرو خوب به نظر برسند، لازم نیست نگران تنظیمات نورپردازی پیچیده یا اصلاحات نرمافزاری باشید، زیرا عموماً نور کافی برای کارکردن کارها میگیرید. نکته منفی این است که فوکوس کردن لنز دستی در نزدیکترین بزرگنمایی تقریبا غیرممکن می شود، زیرا اساساً عمق میدان وجود ندارد.
به همین دلیل، اگر سعی می کنید از سوژه هایی کمی بزرگتر، در محدوده بزرگنمایی 1:4 تا 1:10 عکس بگیرید، این روش بهترین کار را دارد. با این حال، اگر می خواهید عکس هایی در اندازه واقعی با بزرگنمایی 1:1 بگیرید، آن را توصیه نمی کنم.
روش 2: توقف و استفاده از فلش
روش بعدی (و روشی که من بیشتر استفاده می کنم) این است که دیافراگم را تا یک مقدار کوچک متوقف کنید. منظورم از کوچک، f/16 یا f/22 است. مزیت استفاده از چنین دیافراگم کوچکی این است که راحتتر میتوانید سوژهتان را در فوکوس نشان دهید – هرچند هنوز هم سخت است – و عمق میدان شما قابل کنترل میشود.
با این حال، فلاش اساسا با این روش اجباری است، زیرا شما مقدار زیادی نور را از دست می دهید. علاوه بر این، پراش شروع به تأثیر قابل توجهی بر وضوح عکس های شما می کند. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که یک تصویر f/22 با پراش بسیار واضح تر از یک عکس f/4 بدون هیچ عمق میدانی به نظر می رسد.
روش 3: مجموعه ای از عکس های ماکرو را روی هم قرار دهید
روش دیگر، انباشتن فوکوس یا همان Focus Stacking است. این شامل گرفتن عکسهای شما در دیافراگمهای «متوسط»، با پراش کمتر اما عمق میدان کم (معمولاً f/8 یا f/11) است.
برای مقابله با این عمق میدان کوچک، چندین عکس در فواصل فوکوس مختلف میگیرید و بهترین بخشهای هر کدام را در پس پردازش ترکیب میکنید. برای مثال، میتوانید یک عکس بگیرید که در آن سر یک حشره در فوکوس قرار دارد، یک عکس که در آن بالها در فوکوس هستند، و یک عکس که در آن پاهای عقب در فوکوس هستند. سپس، می توانید آنها را در یک عکس باگ واضح از جلو به عقب ادغام کنید. ما در دیجی سنتر نیز یک آموزش جداگانه در مورد انباشتن فوکوس داریم.
این روش دو جنبه مثبت دارد: اول اینکه کیفیت تصویر بسیار بالا است، زیرا پراش مشکلی ندارد. دوم، شما این توانایی را دارید که عمق میدان خود را به طور مصنوعی گسترش دهید تا هر سوژه بتواند از جلو به عقب کاملاً واضح باشد، حتی در بزرگنمایی های بالا.
با این حال، نقاط ضعف متعدد است. انباشتن فوکوس معمولاً به کار در استودیو و سه پایه محدود می شود زیرا فوکوس دقیق مورد نیاز است. نکته منفی دیگر زمان درگیر است. برای حداکثر کیفیت، ممکن است لازم باشد دهها عکس را در یک عکس ترکیب کنید، که میتواند ساعتها عکاسی و پسپردازش طول بکشد. شما همچنین به نرم افزار خاصی نیاز دارید تا تصاویر متمرکز شده را با هم ترکیب کنید (مانند Photoshop یا Helicon Focus)، با گزینه های بهتر و تخصصی تر که معمولاً هزینه بیشتری دارند.
با این حال، بزرگترین مشکل این است که سوژه های شما باید کاملاً ثابت باشند. یافتن حشراتی که در حال حرکت نیستند ممکن است، اما همیشه آسان نیست. این روش برای گیاهان یا حشراتی که خوابآلود هستند و منتظر بیرون آمدن خورشید هستند، بهترین کار را دارد (صبح زود امتحان کنید).
این نیز یک گزینه نسبتاً پرهزینه است، زیرا به مقدار مناسبی از تجهیزات اختصاصی نیاز دارید. یک سه پایه جامد، یک سر سه پایه، یک ریل فوکوس ماکرو و نرم افزار ویژه، همه الزامات اختصاصی ترین استکرهای فوکوس هستند.
روش 4: صفحه فوکوس خود را کج کنید
راه نهایی برای افزایش عمق میدان، خرید نوع خاصی از لنزهای عکاسی ماکرو است: شیب شیفت. این لنزها به شما امکان می دهند عمق میدان را در امتداد سوژه خود کج کنید. به عنوان مثال، ممکن است بتوانید به طور همزمان روی سر و بال های یک حشره فوکوس کنید، حتی اگر هر دو فواصل متفاوتی از لنز داشته باشند. به طور بالقوه، میتوانید کل یک باگ را در یک عکس با دیافراگم بسیار معقولتر از حالت عادی واضحتر کنید.
هر چند در اینجا نکات منفی زیادی وجود دارد. اول، لنزهای ماکرو شیب دار (مانند Nikon PC-E 85mm f/2.8D) حداقل 1000 دلار استفاده شده و تا 1800 دلار جدید قیمت دارند. آنها معمولاً روی ماکرو 1:1 فوکوس نمی کنند (در عوض حدود 1:2)، آنها فقط به صورت دستی فوکوس می کنند و استفاده از آنها بدون سه پایه دشوار است. لنزهایی مانند این عمدتاً برای کارهای استودیویی سوژههای غیر متحرک میدرخشند، که در این مورد، انباشتن فوکوس ممکن است گزینه ارجح باشد. این بدان معنا نیست که این روش همیشه روش بدی است، اما بسیار تخصصی است و اکثر عکاسان لنزهای شیب دار را به طور کلی بهترین گزینه نمی دانند.
کدام روش برای گرفتن عمق میدان کافی بهتر است؟
اکثر عکاسان ماکرو بسته به موقعیت از ترکیبی از روش های فوق استفاده می کنند. من شخصاً ترجیح می دهم از فلاش و دیافراگم کوچک برای عکاسی ماکرو با بزرگنمایی بالا استفاده کنم. اگر از سوژههای بزرگتری مانند سنجاقک و مارمولک عکس میگیرم، از دیافراگم بازتر استفاده میکنم و در نور طبیعی عکس میگیرم. با این حال، با تمرین، نکته کلیدی این است که خودتان متوجه شوید که کدام سناریوها هر یک از این روشها را میطلبند و تنظیم مناسب دوربین را آسانتر میکند.
قدم بعدی در گرفتن عکس های ماکرو خوب، فوکوس مناسب است. من این فرآیند را در قسمت بعدی این آموزش پوشش خواهم داد، از جمله جزئیاتی که ممکن است با آنچه شما انتظار دارید متفاوت باشد.
نکاتی برای فوکوس بهتر در عکاسی ماکرو
در عکاسی ماکرو با بزرگنمایی بالا، مقدار سوژهای که در فوکوس است، بیش از چند میلیمتر نخواهد بود، حتی در یک دیافراگم دیوانهوار مانند f/32. با توجه به اینکه نبض شما به تنهایی احتمالاً باعث میشود دستهای شما بیش از چند میلیمتر بپرد، قرار دادن دقیق فوکوس روی یک اشکال میتواند دشوار باشد. میخواهید عکسهای خود را بین نفسها و ضربانهای قلب بگیرید – به طور جدی – یا ممکن است فوکوس کردن چیزی را غیرممکن کنید.
در این فاصله نیز، سیستم فوکوس خودکار در جدیدترین دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینه نیز نمیتواند با حرکات دست شما هماهنگی داشته باشد. اگر سعی کنید با بزرگنمایی های بالا فوکوس خودکار انجام دهید، به خصوص چیزی مانند 1:1، تمرینی برای ناامیدی خواهد بود. مگر اینکه از سه پایه استفاده کنید، ممکن است سیستم فوکوس دوربین شما روی سوژه قفل نشود.
گرچه همه چیز از دست نرفته. هنوز هم می توان عکس های ماکرو شارپ با بزرگنمایی 1:1 گرفت، حتی به صورت دستی. من تمام آن تکنیک ها را در زیر پوشش خواهم داد. البته توجه داشته باشید که اگر روی سه پایه کار می کنید نیازی به استفاده از هیچ یک از اطلاعات زیر نیست. در عوض، میتوانید بدون هیچ مشکلی از فوکوس خودکار یا فوکوس دستی نمایش زنده استفاده کنید.
ساده ترین تکنیک: فوکوس دستی
تقریباً مطمئناً باید در فواصل ماکرو 1:1 به صورت دستی فوکوس کنید، زیرا سیستم فوکوس خودکار در هر دوربینی نمی تواند به اندازه کافی سریع کار کند تا با حرکات دست شما مقابله کند. با این حال، این ممکن است به معنای آن چیزی نباشد که شما فکر می کنید.
برخی از عکاسان سعی می کنند از فوکوس دستی به اشتباه برای عکاسی ماکرو استفاده کنند. آنها دوربین را تا حد امکان ثابت نگه می دارند و حلقه فوکوس را برای فوکوس به چپ یا راست می چرخانند و زمانی که تصویر منظره یاب واضح به نظر می رسد عکس می گیرند. این به سادگی کار نمی کند! این ممکن است برای فوکوس دستی برای عکسهای غیر ماکرو خوب عمل کند، اما برای عکاسی ماکرو دستی امکانپذیر نیست. حرکات دست شما از فوکوس باعث میشود که فریم لرزانتر شود و تغییر سریع فوکوس غیرممکن میشود.
در عوض، بهترین روش این است که لنز عکاسی ماکرو خود را با بزرگنمایی مشخص ثابت نگه دارید. سپس، در حالی که از منظره یاب نگاه می کنید، به آرامی دوربین را به سمت جلو و عقب حرکت دهید – گاهی اوقات روی یک چوب یا مونوپاد – هر بار. وقتی تصویر منظره یاب واضح است، عکس بگیرید.
اگرچه این روش کامل نیست، اما برای عکسهای 1:1 از حشرات هم اندازه مگس، نرخ نگهدارنده حدود 40% به من میدهد. این ممکن است کم به نظر برسد، اما انجام بهتر بدون سه پایه بسیار دشوار است. با تمرین، باید بتوانید نرخ نگهدارنده خود را حتی بیشتر بهبود ببخشید، اما حتی نسبت کمی از عکسهای ماکرو واضح در بالاترین بزرگنمایی کاملاً یک دستاورد است.
تکنیک تمرکز در بزرگنمایی های وسیع تر
اگر سعی نمی کنید سوژه خود را تا حد ممکن بزرگ کنید، فوکوس خودکار معمولا برای عکاسی ماکرو دقیق تر است. اگر طول سوژه شما حدود ده سانتی متر (4-5 اینچ) باشد، فوکوس دستی دیگر هیچ مزیت عمده ای ندارد. من حالت فوکوس AF-C (همچنین به عنوان Continuous یا AI-Servo شناخته میشود) را توصیه میکنم، زیرا دستهای شما همچنان به اندازهای حرکت میکنند که بخواهید دوربینتان دائماً برای بهترین فوکوس در این بزرگنماییها تنظیم شود.
تراز کردن سوژه ماکرو با عمق میدان
همانطور که در طول این آموزش ذکر کردم، بدون توجه به دیافراگم شما، عمق میدان برای عکاسی ماکرو بسیار کم است. یکی از راههایی که میتوانید از موقعیتهای چالشبرانگیز حداکثر استفاده را ببرید، این است که سوژه خود را تا حد امکان موازی با عمق میدان خود قرار دهید. در عکس زیر (نه یک ماکرو 1:1، اما نقطه ثابت است)، با وجود عمق میدان کم، دمسلف تقریباً کاملاً واضح است.
در عکسهای دیگر، باید انتخاب کنید که کدام قسمت از اشکال «لازم است» در فوکوس باشد. به طور کلی، این چشمهای باگ هستند، زیرا مهمترین بخشهای یک تصویر هستند. با این حال، برای موضوعات خاص، ممکن است به الگوی بالها مانند کفشدوزک و پروانه اهمیت بیشتری بدهید. در هر صورت، فوکوس بخش مهمی از عکاسی ماکرو است. همچنین اگر میخواهید بیشتر بدانید، میتوانید آموزش طولانیتر ما را در این زمینه بررسی کنید.
روش گام به گام گرفتن عکس های ماکرو
یکی از بهترین راهها برای خوب شدن در عکاسی ماکرو یا هر ژانر عکاسی، دانستن مراحل دقیقی است که باید انجام دهید، حتی قبل از گرفتن عکس. در عکاسی ماکرو، اگر میخواهید با یک فلاش بهعنوان منبع اصلی نور، عکسهایی از نزدیک با بزرگنمایی بالا بگیرید، مجموعهای از مراحل ممکن به نظر میرسد:
- یک مونوپاد بخرید یا یک چوب پیدا کنید.
- یک فلاش قوی بگیرید و از یک دیفیوزر برای ملایم کردن نور استفاده کنید. اگر دیفیوزر ندارید، بهترین راه حل این است که خودتان آن را بسازید. با مقوا، فویل قلع، نوار چسب و دستمال کاغذی آزمایش کنید. همچنین، آموزش جامع ما در مورد نورپردازی عکاسی ماکرو را بررسی کنید.
- یک لنز ماکرو روی دوربین خود قرار دهید و آن را روی فوکوس دستی با بزرگنمایی مورد نظر خود تنظیم کنید.
- تنظیمات نوردهی صحیح را انتخاب کنید تا نور کافی را بگیرید. اگر فلاش منبع اصلی نور شماست و با بزرگنمایی 1:1 عکاسی می کنید، ایده خوبی است که از سریع ترین سرعت شاتر استفاده کنید که همچنان با فلاش شما همگام می شود (معمولاً 1/200 یا 1/250 ثانیه). از دیافراگم f/16 تا f/22 استفاده کنید.
- هنگام روشن شدن فلاش در حالت دستی با قدرت تقریباً 1/4، ISO خود را روی هر مقداری تنظیم کنید که نوردهی دقیقی از یک برگ می دهد. این بسیار دلخواه به نظر می رسد، و اینطور است، اما به خوبی کار می کند. دلیل ساده؟ برای کمک به جمعآوری نور، روشنترین فلاش ممکن را میخواهید، اما اگر روشنایی فلاش شما از 1/4 قدرت بیشتر باشد، معمولاً شارژ مجدد بین نوردهیها خیلی طول میکشد. بنابراین، ISO را انتخاب کنید که در بیشتر مواقع فلاشی با قدرت 1/4 ایجاد می کند.
- فلاش را به حالت TTL (اتوماتیک) تغییر دهید. با این حال، حتی اگر در حالت خودکار است، میدانید که به لطف مرحله 5، میتوانید در حدود 1/4 قدرت شناور باشد!
- برای دریافت نوردهی دقیق، باید جبران نوردهی فلاش خود را به طور بالقوه تا چند توقف تنظیم کنید. وجود جبران فلاش در عکاسی ماکرو که چیزی شبیه به +2 یا حتی +3 است، غیر معمول نیست.
- در این مرحله، تنها تنظیم خودکاری که استفاده میکنید فلاش خودکار است که بسته به بازتابی سوژه شما تنظیم میشود. تمام تنظیمات دیگر شما – دیافراگم، سرعت شاتر و ISO – ثابت خواهند ماند. نگران تغییر آنها نباشید
- دوربین خود را روی یک مونوپاد یا چوب قرار دهید، با این فرض که مانعی برای رسیدن به سوژه شما در ارتفاع مناسب ایجاد نمی کند.
- حشرهای را پیدا کنید که به اندازه کافی فرود بیاید تا بتوانید از آن عکس بگیرید – امیدوارم به اندازه یک مگس خانگی یا بزرگتر باشد.
- فوکوس کنید (با استفاده از تکنیک فوکوس دستی که قبلا در این آموزش توضیح داده شد)، و عکس بگیرید!
- در مرحله ویرایش مراقب لکه های گرد و غبار باشید و کارتان تمام است.
بعدی ترکیب بندی است که برای عکاسی ماکرو به رویکردهای متفاوتی نسبت به عکس های معمولی نیاز دارد.
نکات ترکیب بندی عکاسی ماکرو
حتی در عکاسی ماکرو، اصول اولیه یک ترکیب بندی دلپذیر یکسان باقی می ماند. برای مثال، تعادل وزن ترکیبی فریم همچنان مهم است و باید مانند همیشه جزئیات اضافی را از تصویر خود حذف کنید. با این حال، از آنجایی که عکاسی ماکرو است، برخی از جنبه های ترکیب بندی وجود دارد که بیش از آنچه در غیر این صورت ظاهر می شدند، برجسته می شوند.
به پس زمینه خارج از فوکوس توجه کنید
یکی از نکات اصلی ترکیب بندی در عکاسی ماکرو، آگاهی از پس زمینه است. از آنجایی که پس زمینه بسیار دور از فوکوس خواهد بود، مهم است که آن را تا حد امکان خوب جلوه دهید و سوژه خود را تکمیل کنید. به عنوان مثال، از یک زاویه پایین، می توانید آسمان آبی بدون فوکوس را در عکس خود دریافت کنید. از منظری متفاوت، پس زمینه شما می تواند رنگ برگ های پاییزی را تغییر دهد. چمن سبز با بسیاری از موضوعات نیز به خوبی کار می کند. حتی میتوانید پسزمینهی خود را با درخواست از یک دوست در حالی که یک پیراهن روشن میپوشید، پشت سوژهتان قرار دهید. خلاق بودن!
عکس زیر توجه را جلب می کند زیرا کنتراست رنگ سنجاقک نارنجی روشن در پس زمینه سبز قوی است. به دنبال کنتراست مانند این باشید، و شانس بسیار بیشتری برای گرفتن عکس های برجسته خواهید داشت.
همچنین، در عکاسی ماکرو با نزدیکتر شدن تمرکز به سوژه، ممکن است اتفاق جالبی در پسزمینه رخ دهد. اگر از فلاش برای روشن کردن یک صحنه با بزرگنمایی 1:1 یا 1:2 استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که پسزمینه تصویر تیره میشود، اگر کاملاً سیاه نباشد.
این به دلیل خاصیت نور اتفاق می افتد. همانطور که فاصله شما از منبع نور دو برابر می شود، مقدار نوری که دریافت می کنید به چهار قسمت کاهش می یابد. وقتی فلاش (یا دیفیوزر) شما بسیار نزدیک به سوژه شما است، که تقریباً با تعریف در عکاسی ماکرو صادق است، پس زمینه دور نسبتاً هیچ نوری دریافت نمی کند. فلاش بسیار روشن تر از نور روز است و حتی خورشید در ظهر ممکن است به اندازه کافی قوی نباشد که پس زمینه را تا حد قابل توجهی روشن کند. نتیجه یک ظاهر بسیار به سبک استودیویی است، حتی در فضای باز، مانند عکس زیر (گرفته شده در یک روز آفتابی در حیاط خانه، اما با فلاش به عنوان تنها منبع نور مهم.
علاوه بر همه اینها، مهم است بدانید که چگونه رنگ های خاص می توانند از نظر ترکیب، تعادل یکدیگر را حفظ کنند. رنگ های قرمز و نارنجی برجسته هستند و توجه چشم را به خود جلب می کنند، در حالی که رنگ های سردتر (سبز، آبی و بنفش) به طور طبیعی در پس زمینه محو می شوند.
از زاویه ها به نفع خود استفاده کنید
نکته دیگری که برای عکاسی ماکرو باید به خاطر بسپارید این است که زاویه دوربین می تواند چیزها را به داخل و خارج از فوکوس کند. بر اساس هندسه اولیه، هر سه نقطه در فضا را می توان با یک صفحه به هم متصل کرد، مهم نیست آن نقاط کجا هستند. ارزش این قانون در عکاسی این است که حداقل سه عنصر از یک عکس، حتی اگر در ابتدا فواصل متفاوتی با دوربین داشته باشند، همیشه می توانند در یک صفحه فوکوس قرار گیرند.
به عنوان مثال، اگر این سه جسم سر خرچنگ و دو پنجه جلویی آن هستند، باید مشخص شود که چرا این پیشنهاد اینقدر مهم است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که در اطراف دوربین حرکت کنید تا زمانی که آن اشیا در همان صفحه فوکوس قرار گیرند، و می توانید عکسی مانند عکس زیر بگیرید، جایی که همه چیز مهم واضح است:
اهمیت رنگ ها در عکاسی ماکرو
در نهایت، با عکاسی ماکرو، رنگ ها به شدت برجسته می شوند. عکاسی با فرمت RAW دوربین شما صرف نظر از سوژه شما همیشه مهم است، اما بسیار مهم است که از جزئیات رنگی عکاسی ماکرو حداکثر استفاده را ببرید.
یکی از دلایل چنین رنگهای زنده این است که هنگام عکاسی از نمای نزدیک، جو بسیار کمی بین لنز و سوژه وجود دارد. بنابراین، اگر مه یا مه زیادی در هوا باشد، عکس های ماکرو واضح تر از هر چیز دیگری دریافت خواهید کرد.
همچنین، هرچه بیشتر و بیشتر به سوژه خود فوکوس می کنید، جزئیات رنگی ریز را مشاهده خواهید کرد که معمولاً قابل مشاهده نیستند. به عنوان مثال، آیا می دانستید که چشم مرکب در گونه های خاصی از مگس ها رنگین کمان رنگی است؟ ما نمیتوانیم هیچکدام از آنها را با چشم غیرمسلح ببینیم، اما یک لنز ماکرو با بزرگنمایی 1:1 قطعاً این کار را انجام میدهد. رنگ ها یکی از دلایل جالب بودن عکاسی ماکرو هستند.
چگونه به سوژه خود نزدیک شوید
باگها ناامید هستند. به عنوان مثال، سنجاقک ها زمانی که هر چیزی وارد میدان دید آن ها می شود، تمایل به پراکندگی دارند، و حشرات کوچکتر هر زمان که تمایل داشته باشند، پرواز می کنند. نزدیک شدن به یک حشره بی قرار به همان اندازه که علم است شانس است. با این حال، برخی از تکنیکها وجود دارد که میتوانید آنها را برای بهبود شانس خود به کار ببرید. این نکات بسته به نوع خاصی از اشکالی که عکس میگیرید متفاوت خواهد بود.
برای سنجاقک ها و سنجاقک ها، بهتر است به آرامی حرکت کنید و در حالی که به آرامی از پهلو به پهلو تکان می دهید، نزدیک شوید. سنجاقک ها به طور غریزی زمانی پرواز می کنند که هر چیزی مستقیماً به سمت آنها حرکت می کند یا مستقیماً از آنها دور می شود، حتی اگر این حرکت آهسته باشد. با این حال، حرکت یک طرفه به هیچ وجه روی سنجاقک تأثیر نمی گذارد. سعی کنید یک گام کوچک و آهسته به جلو بردارید، چند ثانیه به آرامی به پهلو بچرخید، سپس یک قدم دیگر به جلو بردارید. اگر بین مراحل ده یا پانزده ثانیه صبر کنید، سنجاقک ممکن است وجود شما را فراموش کند. استفاده از این تکنیک به من این امکان را داد که عکسهای ماکرو فوقالعادهای به سنجاقک نزدیک کنم.
از طرف دیگر زنبورها به راحتی نمی ترسند. آنها همیشه روی کار خود بسیار متمرکز هستند و فقط پس از جمع آوری گرده به اندازه کافی یک گل از خود باقی می گذارند. البته حرکات وحشیانه انجام ندهید، اما نیازی نیست که به شدت آهسته و ساکت باشید. سخت ترین قسمت عکاسی از زنبورها این است که به ندرت یک جا می نشینند. برای گرفتن یک عکس زنبور خوب، سادهترین کار این است که از قبل روی یک نقطه از یک گل فوکوس کنید، سپس منتظر بمانید تا زنبوری که در آن نزدیکی است روی آن منطقه بخزد. بسته به تمایل سوژه شما ممکن است هنوز کمی طول بکشد.
مگس ها کمی شلوغ تر هستند، اما هنوز به اندازه کافی برای عکاسی آسان هستند. بهترین بخش در مورد مگس ها این است که آنها معمولاً به هیچ وجه به حرکت آهسته واکنش نشان نمی دهند. نزدیک شدن به آنها بدون ترساندن آسان است. فقط مطمئن شوید که از حرکات ناگهانی خودداری کنید و تنظیمات دوربین خود را به آرامی تغییر دهید. تنها نکته آزاردهنده در مورد عکاسی از مگس ها این است که آنها دوست ندارند برای مدت طولانی در یک مکان بایستند. بنابراین، نزدیک شدن سریع پرواز می کند، اما آهسته باشد و در مورد آن عمدی باشد. به حد کافی ساده است؟
با وجود حشراتی که خیلی پرواز نمیکنند، واضح است که نیازی به نگرانی در مورد ترساندن آنها ندارید. برای مثال کفشدوزک ها، ملخ ها و برخی مورچه ها می توانند پرواز کنند، اما معمولاً اینطور نیست. حداقل، آنها واقعاً از عکاسان نمیترسند (در این میان ملخها جز بدترین ها هستند). مسئله این است که این حشرات تمایل دارند خیلی سریع راه بروند و تمرکز روی آنها را سخت می کند.
پروانهها اگر از نزدیک حرکت کنید بسیار حساس هستند، اما بهدلیل اندازهشان به راحتی میتوان عقب ایستاد و عکس گرفت. اگر پروانه ای را پیدا کردید که به اندازه کافی در یک مکان می ماند، به طور کلی فرصت خوبی برای گرفتن یک عکس نزدیک زیبا دارید.
عنکبوت بهترین دوست یک عکاس است. اکثر آنها به سختی حرکت می کنند و به اندازه کافی بزرگ هستند که به راحتی فوکوس شوند. تارهای عنکبوت می توانند در عکس ها عالی به نظر برسند – مثلاً با نور پس زمینه قطرات باران توسط خورشید – اما برخی از تارها فقط حواس را پرت می کنند. سعی کنید از عنکبوت های در حال پرش عکاسی کنید، زیرا آنها به ندرت حرکت می کنند و از نزدیک “زیباتر” به نظر می رسند. ناگفته نماند، آنها تقریباً کاملاً بی ضرر هستند (آنها به ندرت نیش می زنند و اگر نیش بزنند حتی به بدی نیش پشه نیست).
برای حشرات کوچک، بهترین امید شما این است که از قرار گرفتن سایه خود بر روی آنها جلوگیری کنید. این نکته خوبی برای نزدیک شدن به بیشتر این موجودات است، اما اگر بین آنها و خورشید قرار ندهید، به ویژه حشرات کوچک تمایل دارند شما را نادیده بگیرند. با این حال، کوچکترین حشرات نیز تنها مواردی هستند که به نظر می رسد تحت تأثیر فلاش دوربین قرار می گیرند. برخی از آنها هر بار که فلاش خود را روشن می کنید می پرند و معمولاً سریعتر از تاخیر شاتر دوربین شما هستند، بنابراین در نهایت با یک کادر خالی مواجه می شوید! این فقط نمونه دیگری از جذابیت برخی از این موجودات کوچک است.
یک درخواست سریع برای عکاسی ماکرو اخلاقی
ما میخواهیم یک پیشنهاد قوی برای آسیب نرساندن به سوژههای ماکرو ارائه کنیم. امروزه در تعداد شگفتآوری زیادی از عکسهای ماکرو، عکاسان به معنای واقعی کلمه سوژههای خود را یک شبه در فریزر قرار میدهند، سپس عکسها را در یک محیط کاملاً عالی استودیویی (مملو از قارچ، «باران» از بطریهای آب، و حوضچههای آب عالی) روی صحنه میبرند. برای دریافت تصاویر ماورایی
عکسهای ماکرو بهطور آزاردهندهای کلیشهای، کسلکننده، و برای شهرت عکاسان ماکرو بهعنوان یک کل – و برای موجوداتی که از آنها عکس میگیرید مضر هستند. ناگفته نماند که چنین عکاسانی اغلب به صورت عمومی فراخوانی می شوند و در نهایت با مجموعه ای از مقالات منفی مرتبط با کسب و کارشان مواجه می شوند. اگر زمینه فوق العاده عکاسی ماکرو و عادات باورنکردنی حشرات و موجودات کوچک را مجذوب خود کرده است، از شما می خواهیم که جزو این افراد نباشید.
خلاصه و نکات نهایی عکاسی ماکرو
امیدواریم این آموزش شما را در مسیر درستی قرار داده باشد تا عکس های زیبای ماکرو را شروع کنید. جنبههای فنی عکاسی ماکرو قطعاً مهم هستند، اما، مانند بسیاری از ژانرهای عکاسی، ملاحظات عملی ترکیب بندی و یافتن سوژهها برای خلق عکسهای عالی بسیار مرتبطتر است – و با عکاسی ماکرو، بهترین سوژهها شاید فراتر از آن نباشند. حیاط خلوت شما اگر بتوانید با مقداری خاک و پشه مقابله کنید، می توانید گنجینه های پنهان را تقریباً در هر جایی پیدا کنید.
در نهایت، در اینجا چند نکته و ایده برای عکاسی ماکرو وجود دارد که به شما در شروع کار کمک می کند:
- به دنبال موضوعاتی فراتر از حشرات و گیاهان باشید. میتوانید عکسهای ماکرو جذابی را در یک استودیو از هر چیزی از مداد گرفته تا قطرات آب بگیرید. من چند عکس ماکرو استثنایی از ظروف نقره را در پس زمینه ای روشن دیده ام.
- برکه ها و جویبارها را کنار بگذارید. حشرات نیز باید هیدراته بمانند، و بسیاری از آنها عاشق بودن در اطراف آبراه ها هستند. اگر نمیدانم برای گرفتن عکسهای ماکرو خوب به کجا بروم، همیشه به یک منبع آب نزدیک میروم.
- فصل ها را در نظر داشته باشید. در زمستان، ممکن است تعداد حشرات زیادی برای عکاسی وجود نداشته باشد، اما بسته به جایی که زندگی می کنید، می توانید یک دنیای کامل از یخ و عکس دانه های برف را برای عکاسی داشته باشید.
- در اوایل روز شروع به گرفتن عکس های ماکرو کنید. هنگام طلوع خورشید، حشرات را خواهید دید که با قطرات آب منتظر طلوع خورشید هستند. به این ترتیب من تعدادی از بهترین عکس های ماکرو خود را گرفتم.
- آستین بلند بپوشید. همانقدر که من حشرات را دوست دارم، وقتی گاز می گیرند دوست ندارم. اگر از موجودات کوچک عکس می گیرید، احتمال زیادی وجود دارد که پشه ها و سایر حشرات گزنده در نزدیکی شما باشند. در شرایط بد از آستین بلند، کفش های بسته و توری سر استفاده کنید. همچنین اگر در قلمرو پشه هستید، حتی زمانی که هوا گرم است، دستکش را در نظر بگیرید. من به طور کلی توصیه می کنم که از اسپری حشرات خودداری کنید، تا حدی به این دلیل که ممکن است موجوداتی را که می خواهید از آنها عکس بگیرید بترسانید!
- برای نورپردازی تلاش کنید. همه عکاسی با فلاش به یک اندازه خوب نیستند. برای به دست آوردن یک تنظیم نور خوب که طبیعی به نظر می رسد، مقداری آزمون و خطا طول می کشد، و اگر با اولین تلاش خود ادامه دهید ممکن است عکس هایی جعلی و غیر طبیعی به نظر برسند. تصویر زیر به طور کامل توسط فلاش من روشن شد، اما نور هنوز هم بسیار دلپذیر است.
- از عکاسی ماکرو خود لذت ببرید! این یکی از لذت بخش ترین ژانرهای عکاسی است که می توانید انجام دهید، اما در ابتدا به راحتی ناامید می شوید. باز هم، حتی در بهترین شرایط ممکن، نرخ نگهدارنده من برای عکس های ماکرو دستی 1:1 کمتر از 50 درصد است و مدتی است که این کار را انجام می دهم. حتی دو یا سه تصویر شارپ موفقیت بزرگی است و شما با تمرین بسیار پیشرفت خواهید کرد.