
اگر برای دستیابی به عکس های شارپ با مشکل مواجه شده اید، تنها نیستید. من هم این مشکل را دارم. آره! حتی بعد از این همه مدت کار و تمرین.
چرا گاهی عکس های من واضح نبودند
این هفته در حین عکاسی در یک مکان در آفریقای جنوبی، لحظه ای حسرت عکسی واضح را داشتم. و جالبه بدانید این ربطی به فوکوس نداشت.
تجربه من واقعاً ثابت می کند که مهم نیست چقدر مدت عکاسی کرده اید، همیشه در حال یادگیری، تطبیق و پیشرفت هستید.
گاهی اوقات به این دلیل است که شما نحوه عکاسی خود را تغییر داده اید، شاید انتخاب نور خود را تغییر داده اید، یا حتی ممکن است به خاطر سوژه عکاسیتان باشد.
به هر حال، همانطور که سفر عکاسی ما تکامل مییابد، همه چیز تغییر میکند و ما باید استفاده از دوربین خود را مطابق با قابلیت های آن تطبیق دهیم.
برای من چند چیز به طور همزمان تغییر کرد. من Nikon D700 خود را بازنشسته کردم و Nikon D810 را جایگزین آن کردم البته همچنان به عنوان پشتیبان برای مواقع ضروری نگه داشتمش. چند ماه بعد در یک مکان شروع کردم به عکاسی صرفاً با نور طبیعی.
به عنوان نکته جانبی
چون دوربینم را ارتقا دادم، مجبور شدم نسخه لایت روم را که از آن استفاده می کردم به روز کنم، زیرا نسخه قبلی دوربین جدید را نمی شناخت. من همچنین مجبور شدم RAM را در iMac و MacBook Pro خود افزایش دهم تا از پس این کار بر بیایم.
از آنجایی که D810 دارای 36.3 مگاپیکسل در مقابل 12.1 مگاپیکسل D700 است، من همچنین روی دو هارد اکسترنال 1 ترابایتی سرمایه گذاری کردم – یکی برای ذخیره سازی و دیگری برای پشتیبان گیری.
از آنجایی که من بین رایانه کار می کنم و همیشه به اینترنت متصل نیستم، عکس های من روی هارد دیسک های خارجی و Dropbox هستند.
چالش مگاپیکسلی
یک تصور غلط رایج وجود دارد که برای گرفتن عکس های بهتر و واضح تر باید مگاپیکسل خود را افزایش دهید. شما به بزرگترین و بهترین دوربین موجود در بازار نیاز ندارید. نگاه دقیق تر به مگاپیکسل این موضوع را نشان می دهد.
هرچه تعداد مگاپیکسل دوربین شما بیشتر باشد، تعداد بیشتری در عکس های شما ثبت می شود و حرکت آشکارتر می شود.
تصاویر در این آموزش بر روی سه دوربین مختلف گرفته شده اند که از 10.2 مگاپیکسل تا 36.3 مگاپیکسل می باشد. من جزئیات دوربین را بین هر تصویر قرار داده ام، اما اگر این کار را نکرده بودم، هیچ راهی وجود نداشت که بدانید.
بنابراین، درگیر مگاپیکسل نباشید.
این عکس با دوربین 10.2 مگاپیکسلی نیکون D80 در یک رژه قرون وسطایی در خیابان های فرانسه در سال 2008 گرفته شده است.
تنظیمات دوربین: دیافراگم – f8، سرعت شاتر – 1/320، فاصله کانونی – 300 میلی متر
نور استودیویی
عکاسی با نور استودیویی، دستیابی به تصاویر واضح آسان بود، زیرا نور حرکت را منجمد کرد. من همیشه با سرعت 1/200 عکاسی میکردم و همیشه بدون توجه به موضوع، تصاویر فوقالعاده واضح داشتم، که حتی شامل ابرقهرمانان جهشی و دزدان دریایی میشد.
این عکس در استودیوی من با D810 و نورپردازی Bowens عکس گرفته شده است. تنظیمات دوربین: دیافراگم – f8، سرعت شاتر – 1/200، فاصله کانونی – 52 میلی متر
هنگام عکاسی با نور کاملا طبیعی، هیچ نور فلاشی وجود ندارد که حرکت سوژه را ثابت کند. بهعلاوه، هنگام نگهداشتن 2.6 کیلوگرم دوربین و لنز، دست ثابتی ندارم، بنابراین واقعاً باید به سرعت شاتر فکر کنم.
خوب این در هوای آفتابی عالی است. با این حال، در انگلستان هوای آفتابی تضمین نشده است. با این وجود، فکر میکردم کاملا متوجه شدهام. اما من اشتباه می کردم، اجازه دهید یک لحظه قبل از اینکه دلیل آن را توضیح دهم، منحرف شویم.
Pixel برای بررسی عکسهای واضح
اکنون زمان خوبی است تا به شما اطلاع دهم که من یک pixel peeper هستم. اگر هنوز نام این اصطلاح را نشنیده اید، این روشی نه چندان خوب برای گفتن این است که یک فرد واقعاً برای دستیابی به یک تصویر واضح دلسرد است.
pixel peeper تصاویر خود را 100٪ در رایانه مشاهده می کنند تا وضوح را بررسی کنند.
من هیچ مشکلی در انتظار داشتن تصاویر کاملاً شارپ نمی بینم. مطمئناً اگر می خواهید یک عکس خوب بگیرید و قصد شما این است که عکس شما فوکوس داشته باشد، باید کاملاً در فوکوس باشد.
اگر قصد ندارید تصاویر خود را بزرگتر از A4 چاپ کنید، ممکن است اهمیتی نداشته باشد که مژه های سوژه شما به زیبایی ترد نیستند. برای من مهم است، اما من متوجه می شوم که برای برخی ممکن است اینطور نباشد – در نهایت ما با هم تفاوت داریم.
بازگشت به استفاده از فلاش برای عکسهای واضح
بنابراین، همانطور که گفتم، در تمام مدتی که از فلاش برای روشن کردن سوژه هایم استفاده می کردم، حرکت خوب بود.
نور طبیعی، داستان بسیار متفاوتی است و من واقعاً با آن مبارزه کردم. تا جایی که فکر کردم مشکلی در من وجود دارد. فکر میکردم دستهایم ناپایدارتر از آن چیزی است که فکر میکردم.
باید اضافه کنم که لنزهای من لرزشگیر (تثبیت تصویر) دارند.
همچنین، متوجه شدم که عکسهایی که در جهت عمودی گرفتهام، بیشتر از عکسهایی که در جهت افقی گرفته میشوند، تاری دارند. این منطقی است – ثابت نگه داشتن دوربین در جهت افقی آسان تر است. بنابراین زمانی که نور هنگام عکاسی از مدل ها کمی کم بود، استفاده از مونوپاد را شروع کردم.
من حتی فکر کردم که ممکن است مشکلی در وسایل من وجود داشته باشد. با این حال، این منطقی نبود – چگونه ممکن است همه لنزها و هر دو دوربین من معیوب باشند؟
با بچههای کوچک، سرعت شاتر را افزایش میدهم تا با حرکت آنها کنار بیایم، اما واقعاً فکر میکردم که 1/100 برای عکاسی از یک مدل ثابت در فاصله کانونی 70 میلیمتری کافی است. این با این قانون قدیمی مرتبط است که سرعت شاتر شما باید حداقل با فاصله کانونی لنز مطابقت داشته باشد یا بیشتر از آن باشد.
بنابراین، اگر با 50 میلی متر عکاسی می کنید، سرعت شاتر شما باید حداقل 1/50 ثانیه یا بیشتر باشد.
من اشتباه میکردم. و یک دقیقه دیگر به آن خواهم رسید.
من از این کودک شیرین که در استودیوی خود می چرخد، با دوربین 12.1 مگاپیکسلی D700 و نورپردازی Bowens عکاسی کردم.
تنظیمات دوربین: دیافراگم – f11، سرعت شاتر – 1/200، فاصله کانونی – 50 میلی متر
من نور را دیدم – به معنای واقعی کلمه
وقتی برگشتم زیر آفتاب آفریقای جنوبی عکاسی می کردم همه چیز برای من درست شد.
ISO من اغلب روی 100 یا 200 حداکثر تنظیم می شد، مگر اینکه بعد از غروب آفتاب باشد. دیافراگم اغلب در f5.6 یا f4 بود. هنگام عکاسی از مدل هایی که جواهر پوش بودند، دیافراگم من حداقل از f8 تا f16 بود تا از عمق میدان بیشتر اطمینان حاصل کنم تا هم جواهرات و هم مدل واضح باشند.
با این تنظیمات و نور طبیعی باورنکردنی، سرعت شاتر من بسته به زمان روز بین 1/400 و 1/8000 متغیر بود. و این بسیار سریعتر از مدلی است که من در بریتانیا از آن عکاسی کرده ام.
بیش از یک سال بود که در هر عکاسی به این تعداد عکس واضح نگرفته بودم. منظورم این است که حداقل 99 درصد از تصاویر کاملاً شارپ بودند. قبلاً اما حدود 70٪ در هر عکس بود، که باعث می شد هر بار احساس یک شکست خورده کامل را داشته باشم.
تنظیمات حالت درایو (یا انتشار).
در یک ماه قبل از رفتن، حتی حالت رها کردن شاتر خود را از تک به کم پیوسته تغییر دادم تا بتوانم هر بار که شاتر را فشار میدهم چند عکس بگیرم تا با تیرگی احتمالی مقابله کنم.
Continuous low یک تنظیم حالت پشت سر هم آهسته است که به شما امکان می دهد با یک بار فشار دادن شاتر چند عکس بگیرید.
در بسیاری از دوربینها میتوانید کلید drive mode را روی موارد زیر تنظیم کنید:
- Single
- Continuous low
- Or continuous high
عکاسی در حالت پشت سر هم بسیار با آنچه من همیشه عکس میگرفتم فاصله دارد، یعنی: عکس را ببینید یا تنظیم کنید، عکس بگیرید، مطمئن باشید که آن را به دست آوردهاید و ادامه دهید.
تعداد کل شاتهای من در هر فشار دکمه شاتر از حدود 200 به 600 رسید، که دیوانهکننده و دردسر مطلق برای پس پردازش بود. مخصوصاً برای کسی که واقعاً دوست ندارد یک لحظه بیشتر از آنچه کاملاً لازم است با رایانه بگذراند.
بازگشت به آنچه تغییر کرد – سرعت شاتر
من بیشتر شبیه خودم بودم و تصاویر بهتر و واضحتری تولید میکردم. همه چیز به دلیل امکان استفاده از سرعت شاتر بالاتر به دلیل نور بود.
چگونه از قبل متوجه این موضوع نشده بودم؟
چرا به تغییر نور با کمرنگ شدن تابستان به زمستان توجه نکردم؟ من با باز کردن دیافراگم و افزایش ISO برای مقابله با سطوح نور پایین، به درستی نوردهی میکردم، بنابراین بدیهی است که با شرایط کم نور تنظیم میکردم.
چرا در نظر نگرفتم که سرعت شاتر من برای عکس های شارپ خیلی کم است؟ من به راحتی میتوانستم ISO را بیشتر بچرخانم، دیافراگم را بیشتر باز کنم تا با افزایش سرعت شاتر کنار بیایم. حتی برای من هم یک راز است.
فکر میکنم گاهی اوقات خودمان را به سمت عملکردمان برمیگردانیم تا بفهمیم کجا داریم اشتباه میکنیم. در عوض، باید آن را به اصول اولیه بازگردانیم، که در این مورد سرعت شاتر بود. واضح است که باید سریعتر از آنچه تصور می کردم شاتر را تنظیم کنم.
دوربین های دیجیتال مدرن به ما اجازه می دهند تا جزئیات بسیار دقیقی را ثبت کنیم. همچنین، به جای استفاده از فیلم 35 میلیمتری، اکنون از اندازههای مختلف سنسور – فول فریم و برش خورده استفاده میکنیم. این یک عامل دیگر را برای در نظر گرفتن اضافه می کند.
بنابراین ما باید در قاعده کلی قدیمی تجدید نظر کنیم.
چگونه می توان لرزش دوربین را برای عکس های واضح شکست داد
جدا از استفاده از سه پایه یا مونوپاد، سرعت شاتر سلاح مخفی شماست. استفاده از سرعت شاتر صحیح از تاری حرکت و لرزش دوربین برای دستیابی به عکس های واضح جلوگیری می کند، البته تا زمانی که در فوکوس نیز باشید.
قانون تنظیم شده من اکنون این است: سرعت شاتر باید دو برابر فاصله کانونی لنز باشد. بنابراین، هنگام عکاسی با 200 میلی متر، سرعت شاتر باید 1/400 باشد.
مانند بسیاری از قوانین در عکاسی، من احساس می کنم این قانون قابل تغییر و منعطف است، اما نقطه شروع خوبی است. اگر لنز شما کاهش ارتعاش یا تثبیت کننده تصویر را ارائه می دهد، قانون منعطف تر هم میشود.
قانون کلی تنظیم عکسهای شارپ: سرعت شاتر را دو برابر فاصله کانونی لنز کنید.