وقتی یاد بگیرید که در عکسهایتان داجینگ (Dodge) و برنینگ (Burning) کنید، یکی از مهمترین تکنیکهای عکاسی را به دست آوردهاید: استفاده از پسپردازش برای هدایت چشم بیننده به داخل تصویر. دهها تکنیک برای داج و برن وجود دارد، اما انجام نادرست آن میتواند منجر به هالههای غیرطبیعی و سایر مصنوعات در تصویر شود. بنابراین، داج و برن چیست و چگونه میتوانید در عکاسی از آنها نهایت استفاده را ببرید؟
داج و برن چیست؟
داج و برن دو تکنیک قدیمی و خلاقانه پسپردازش در عکاسی هستند که ریشه در دوران تاریکخانهها دارند. این دو تکنیک بهسادگی به معنای روشن کردن و تیره کردن مناطق خاصی از عکس هستند.
- داج: روشن کردن بخشی از عکس
- برن: تیره کردن بخشی از عکس
داج و برن تنظیمات منطقهای هستند، یعنی بر روی مناطق خاصی از عکس تأثیر میگذارند و کل تصویر را به طور یکسان تغییر نمیدهند.
در تاریکخانه، داج کردن با جلوگیری از تابش نور به یک قسمت خاص از کاغذ حساس به نور انجام میشد. برای این کار میتوان از یک تکه مقوا با یک دسته نازک یا یک ورق مقوای بزرگ با یک سوراخ در وسط استفاده کرد. برن کردن نیز با تابش بیشتر نور به یک قسمت خاص از کاغذ انجام میشد.
امروزه ابزارهای داج و برن در نرمافزارهای ویرایش عکس مانند فتوشاپ شبیه به ابزارهای دیجیتالی شده ابزارهای تاریکخانه هستند.
چرا داج و برن کردن عکسها مهم است؟
ادیت عکس شامل تأکید بر قسمتهای خوب و کماهمیت کردن قسمتهای بد عکس است. به عنوان مثال، اگر سوژه پرتره شما چشمان زیبایی دارد، میخواهید مطمئن شوید که بیننده میتواند آنها را به خوبی ببیند. این جایی است که داج و برن بسیار مهم هستند.
با روشن یا تیره کردن قسمتی از تصویر، توجه را به سمت آن یا از آن دور میکنید. عکاسان اغلب گوشههای عکس را میسوزانند (آنها را به صورت دستی یا با ابزار ویگنت تیره میکنند) تا توجه بیشتری را به مرکز جلب کنند. آنها همچنین از داج برای روشن کردن سایر قسمتها، مانند صورت یا چشمان افراد، و همچنین سوژههای پیشزمینه در منظرهای که قرار است چشم بیننده را به خود جلب کنند، استفاده میکنند.
به طور کلی، بهترین داج و برن ظریف انجام میشود. شما نمیخواهید بیننده متوجه شود که بخشی از عکس به طور غیرعادی روشن یا تاریک است.
نمونه تصاویر
به نمونههای زیر نگاه کنید و ببینید آیا میتوانید حدس بزنید کدام اجسام در هر کدام از آنها داج یا برن شدهاند. پاسخها بعد از هر چهار تصویر نشان داده شده است:
در این تصویر، عکاس پیشزمینه نزدیک به صدف را داج کرد تا دیده شودن آن راحتتر شود. همچنین، عکاس یکی از ابرهای آسمان را که خیلی روشن بود برن کرد.
در این تصویر، عکاس بخشهای مختلفی از آسمان را که دارای ردهای ضعیف ابر بودند برن کرد تا کماهمیت شوند و توجه به پرتو نور در مرکز جلب شود. اگرچه ممکن است فکر کنید که عکاس ابر وسط را برای تأکید بیشتر داج کرد، اما در واقع عکاس بیشتر آن را همانطور نگه داشت، به جز کمی در مرکز که خیلی روشن بود، آن را برن کرد.
در این تصویر، عکاس موج پایین سمت چپ را به طور قابل توجهی داج کرد. عکاس موج بزرگ وسط را اصلا لمس نکرد. عکاس موج بالا سمت راست را کمی برن کرد. برای پاشش اطراف سنگ در سمت چپ، عکاس نیمه سمت چپ را داج کرد و نیمه سمت راست را برن کرد.
در این تصویر، عکاس سایهها را در کل تصویر تقویت کرد، اما هیچ داج یا برن روی خود سنگ یا هر جای دیگری از تصویر انجام نداد.
برای داج و برن کردن اجسام در یک عکس، فرمول کلی وجود ندارد. همیشه سوژههای اصلی یا پیشزمینه را داج نکنید، و همیشه ابرها را برن نکنید. در عوض، عکاس باید به این فکر کند که کدام اجسام در مقایسه با محیط اطراف خود خیلی تیره یا خیلی روشن هستند. تنها پس از آن است که میتوان شروع به داج و برن کردن کرد.
جلوگیری از هالههای داجینگ و برنینگ
یکی از چالشهای داجینگ و برنینگ، این است که مطمئن شویم فقط شیء مورد نظرمان را روشن یا تیره میکنیم، نه چیز دیگری. اگر این کار را درست انجام ندهیم، ممکن است هالههای روشن یا تیرهای اطراف اشیاء در عکس ایجاد شود که باعث میشود عکس طبیعی به نظر نرسد.
پس چگونه از ایجاد هاله هنگام داجینگ و برنینگ جلوگیری کنیم؟
حتی با دقت کشیدن ماسک، همیشه هم کارساز نیست. گاهی اوقات خیلی سخته، مثلاً وقتی میخوایم همه برگهای یک درخت رو در مقابل آسمان انتخاب کنیم. اما چند تکنیک مختلف هست که میتونیم ازشون استفاده کنیم.
اولین راه این است که اگر نرمافزار ویرایش تصویر ما امکان انتخاب مناطق بر اساس روشنایی قبلی آنها را داشته باشد، داجینگ را فقط به مناطق سایهدار محدود کنیم و برنینگ را فقط برای برجسته کردن مناطق انجام دهیم. در این صورت، حتی اگر سوژه ما در مقابل پسزمینهای با روشنایی متفاوت قرار داشته باشد، میتوانیم بدون ایجاد هاله، از خطوط مرزی سوژه خارج شویم.
انتخاب ناحیه بر اساس روشنایی در همه نرمافزارها امکانپذیر نیست. اما نگران نباشید، راههای دیگری برای جلوگیری از ایجاد هاله وجود دارد. بهترین کار این است که از بیش از یک روش برای روشن کردن ناحیه محلی یک تصویر استفاده کنیم. همیشه لازم نیست از اسلایدر exposure یا brightness استفاده کنیم. میتوانیم از تنظیمات سایه، کنتراست، وضوح، حتی اشباع هم استفاده کنیم.
مثلاً فرض کنید از Lightroom استفاده میکنیم و میخوایم بدون ایجاد هاله در اطرافش، یک منطقه سایه رو داج کنیم. اگرچه جدیدترین نسخههای Lightroom برای هدف قرار دادن مناطق خاص دارای ابزار “luminance range mask” هستند، نسخههای قدیمیتر این ویژگی رو ندارن. در این صورت، بهترین راه برای dodging سایهها انتخاب یک برس کوچک یا گرادیان و به سادگی افزایش اسلایدر shadows است. شانس ایجاد هاله با این روش بسیار کمتر است.
روشهای توصیهشده برای داج و برن کردن
بهترین روش برای داج و برن کردن به نرمافزاری که استفاده میکنید و ترجیحات شخصی شما بستگی دارد. در نرمافزارهای پیچیدهای مانند فتوشاپ، عکاسان مختلف تکنیکهای متفاوتی را ترجیح میدهند. بنابراین، اگرچه توصیههای زیر برای داج و برن کردن میتواند مفید باشد، اما ارزش دارد که آزمایش کنید تا تکنیکهای خود را نیز پیدا کنید.
فتوشاپ
داج و برن کردن دو تکنیک مهم در ویرایش عکس هستند که میتوانند برای روشن یا تیره کردن مناطق خاصی از تصویر استفاده شوند. در فتوشاپ، دهها روش مختلف برای داج و برن کردن وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.
اولین نکته مهم این است که همیشه داج و برن کردن را در یک لایه جدید انجام دهید. این به شما امکان میدهد تغییرات خود را به طور جداگانه تنظیم کنید و به لایه پایه اصلی آسیبی نرسانید.
یک روش محبوب برای داج و برن کردن، استفاده از لایههای تنظیم است. برای مثال، میتوانید از لایه تنظیم منحنیها برای روشن یا تیره کردن کل تصویر استفاده کنید. سپس، میتوانید با تنظیم مقدار “Opacity” لایه تنظیم، شدت داج و برن را کنترل کنید.
روش دیگری که میتوانید از آن استفاده کنید، ایجاد یک لایه جدید و پر کردن آن با 50 درصد خاکستری است. سپس، حالت ترکیبی این لایه را روی “overlay” تنظیم کنید. با نقاشی مستقیم روی این لایه با یک برس سفید یا سیاه، میتوانید به ترتیب نواحی مورد نظر عکس را روشن یا تیره کنید.
اگر فقط میخواهید این کار را به روش ساده انجام دهید، میتوانید لایه پایه را کپی کنید و از ابزارهای داج و برن داخلی فتوشاپ استفاده کنید. این روش سریع و آسان است، اما کنترل کمتری نسبت به روشهای دیگر به شما میدهد.
در نهایت، انتخاب بهترین روش داج و برن کردن به نیازهای خاص شما بستگی دارد. اگر میخواهید کنترل کاملی بر نتایج داشته باشید، استفاده از لایههای تنظیم یا لایههای جدید توصیه میشود. اگر به دنبال یک روش سریع و آسان هستید، استفاده از ابزارهای داج و برن داخلی فتوشاپ گزینه مناسبی است.
لایتروم
قبل از اینکه در لایتروم به سراغ تنظیمات موضعی داجینگ و برنینگ بروید، بهتر است تا حد امکان از تنظیمات کلی (ویرایش هایی که به کل تصویر اعمال می شوند) استفاده کنید. دلیل این امر این است که تنظیمات کلی بسیار راحت تر تغییر و لغو می شوند. تنظیمات موضعی با اضافه شدن بیشتر و بیشتر به سرعت از کنترل خارج می شوند و همچنین عملکرد لایتروم را کند می کنند.
هنگام افزودن تنظیمات موضعی، توصیه میشود از گرادیانتها شروع کنید. گرادیانتها را میتوان به دو صورت استاندارد و شعاعی استفاده کرد. معمولاً یک گرادیانت خوب قرار گرفته میتواند همان مشکلی را حل کند که دهها براش حل میکنند.
وقتی از قلممو برای اعمال تنظیمات موضعی استفاده میکنید، بهتر است در بیشتر موارد از اسلایدر نوردهی (Exposure) دوری کنید. این اسلایدر به احتمال زیاد باعث ایجاد لکههای هالهدار میشود، چون به طور مساوی همه نواحی روشن تصویر را هدف قرار میدهد. در عوض، از اسلایدرهای هایلایتها (Highlights)، سایهها (Shadows)، سفیدیها (Whites) و سیاهها (Blacks) استفاده کنید. یکی از روشهای مورد علاقهام برای تیره کردن هایلایتهای بیش از حد، استفاده از ویژگی Clarity در Lightroom است که همچنین مرز بین هایلایتهای تیره شده و نواحی روشنتر تصویر را نرمتر میکند.
اگر همچنان با مشکل هاله مواجه هستید، وقت آن است که از ماسک محدوده روشنایی جدید (Luminance Range Mask) استفاده کنید. اما معمولاً میتوانید بدون آن مشکل خود را حل کنید؛ به هر حال، ادوبی تا همین اواخر این ویژگی را به لایتروم اضافه نکرده بود، پس بدون آن هم میشود کار کرد.
Capture One
پیشنهادهای من برای استفاده از Capture One شبیه به Lightroom است. ابتدا تنظیمات کلی را انجام دهید و سپس، اگر لازم بود، به تنظیمات موضعی بروید. برای اعمال تغییرات موضعی، از گرادیانها یا ابزار قلممو استفاده کنید. برای داج و برن، از تنظیمات پیشرفتهتری نسبت به نوردهی یا روشنایی استاندارد استفاده کنید.
دو نکته مهم دیگر در Capture One وجود دارد که در Lightroom صدق نمیکند.
اول، تنظیمات موضعی در Capture One از لایهها استفاده میکنند. این لایهها به اندازه تنظیمات موضعی Lightroom کند نمیشوند و میتوانید شفافیت آنها را کم یا زیاد کنید. پس، از استفاده از لایهها نترسید.
دوم، تنظیمات رنگ در Capture One بسیار دقیقتر از Lightroom است. میتوانید از این برای هدفگیری مناطق خاص با دقت بالا بدون نیاز به استفاده از گرادیانها یا برسهای موضعی استفاده کنید. یا میتوانید از آن در کنار فقط یکی دو تا برس یا گرادیان استفاده کنید تا مجبور نباشید تعداد زیادی از آنها را اضافه کنید.
نرمافزارهای دیگر
تمامی روشهای Lightroom و Capture One برای اکثر نرمافزارهای ویرایش عکس قابل استفاده است. ابتدا تنظیمات کلی عکس را انجام دهید و فقط در صورت نیاز از داج و برن موضعی استفاده کنید. از استفاده بیش از حد از داج و برن موضعی خودداری کنید و قبل از شروع ویرایش، تصویر نهایی را در ذهن خود تصور کنید. در نهایت، در نوع تنظیمات موضعی خود انعطافپذیر باشید و از اسلایدرهای بیشتری استفاده کنید و فقط به نوردهی محدود نشوید.
کلام نهایی
امیدوارم این مطلب برایتان مفید واقع شده باشد تا اهمیت داجینگ و برنینگ را درک کنید. این تکنیک، فارغ از ژانری که عکاسی میکنید، از ارزشمندترین تکنیکها هستند. اگر در مورد بهترین روش dodging و burning عکسها در نرمافزارهای مختلف یا هر چیز دیگری که در ذهن دارید سؤالی دارید، در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید!
- منبع : مقاله ای از [SPENCER COX] که در سایت [photographylife.com] منتشر شده است.
- اعتبار تصاویر: [photographylife.com]