راهنمای انتخاب بهترین دوربین برای عکاسی با حرکت عمدی (ICM)

آنچه از عکاسی با حرکت عمدی دوربین باید بدانید
این تکنیک که با اختصار ICM شناخته میشود، به معنی حرکت عمدی دوربین در حین نوردهی است. این تکنیک در واقع بسیار دشوارتر از عکاسی معمولی است. شما باید حرکت را در معادله وارد کنید.
نگه داشتن دوربین ثابت
در تقریباً تمام موقعیتها، ضروری است که دوربین ثابت نگه داشته شود. اگر این امکان وجود نداشته باشد، استفاده از سهپایه برای دستیابی به این هدف ضروری است. در این حالت، همه چیز پر از جزئیات خواهد شد و از پیکسلهای بالای دوربینهای مدرن به بهترین شکل بهرهبرداری میشود. معمولاً از دیافراگمهای کوچک برای به دست آوردن عمق میدان زیاد استفاده میشود، با توجه به انکسار نور. تکنیکهایی مانند فاصلههای هیپر فوکال و استکینگ فوکوس برای حداکثر کردن شارپنس در عکس به کار میروند.
من از همان زمان که عکاسی را از دوران کودکی شروع کردم، همیشه سعی داشتم عکسهایی با فوکوس کامل بگیرم. یا حداقل تا جایی که ممکن بود، این کار را انجام میدادم. تنها زمانی که حرکت دوربین در آن دخیل بود، در حین پانینگ بود. حرکت دادن دوربین به صورت موازی با سوژه باعث میشود که محیط اطراف به یک حرکت بلور جهتدار تبدیل شود در حالی که سوژه تا حد امکان شارپ باقی میماند.

دوربینی که ثابت نگه داشته شده، تصاویری با وضوح و جزئیات بالا ارائه میدهد. هیچ مشکلی در این نوع تصاویر وجود ندارد، اما شاید بخواهید کمی خلاقیت هم اضافه کنید. من متوجه شدم که عکاسی با حرکت عمدی دوربین (ICM) ابزاری عالی برای این کار است.
فراتر از تصاویر تیز و با فوکوس دقیق
حرکت عمدی دوربین در حین نوردهی چیز جدیدی نیست. این تکنیک به همان قدری که عکاسی به عنوان یک فرم هنری و ابراز احساسات وجود داشته است، انجام میشود. من هیچگاه آن را جدی نگرفتم، بخشی از آن به این دلیل بود که تصاویری که با آن مواجه میشدم، خاص به نظر نمیرسیدند. اغلب، این تصاویر فقط شامل حرکت عمودی بیفکر دوربین در یک جنگل بودند. در بسیاری از موارد، این اثر به کمک فتوشاپ به صورت دیجیتال ایجاد شده بود. گاهی اوقات هم از اثر آدامسکی استفاده میشد که کاملاً متفاوت از عکاسی واقعی ICM است.

نمونه عکس ICM ساده و بدون ویژگی خاصی. اما شروعی خوب برای ادامه مسیر.
من عکاسی با حرکت عمدی دوربین را دوست نداشتم و مدتها آن را نادیده گرفتم. من معتقد بودم که عکسها باید تیز و شفاف باشند—اگرچه زمانی که پانینگ در کار بود، این موضوع کاملاً قابل قبول بود. با این حال، حتی در آن مواقع نیز باید سوژه تا حد امکان تیز و واضح میبود.
این رویکرد زمانی تغییر کرد که با تصاویری از ICM مواجه شدم که واقعاً شگفتانگیز بودند. آن لحظهای بود که متوجه شدم این نوع عکاسی میتواند بسیار فراتر از آن چیزی باشد که قبلاً تصور میکردم. به طور تصادفی، این اتفاق همزمان با زمانی بود که زیبایی استفاده از نوردهیهای چندگانه درون دوربین را کشف کردم.
مشکلات عکاسی با حرکت عمدی دوربین
اگر فکر میکنید که حرکت عمدی دوربین فقط به معنای حرکت دوربین در حین نوردهی است، باید بگویم که کاملاً اشتباه میکنید. عکاسی ICM به مراتب سختتر از عکاسی معمولی است. عکاسی معمولی به یک نوردهی مناسب و ترکیببندی خوب نیاز دارد، با دوربینی ثابت که از بلور حرکت جلوگیری کند. اما عکاسی با حرکت عمدی دوربین، حرکت را به معادله اضافه میکند.

حرکت پیچیده دوربین برای ثبت چیزی خاص ضروری است. برای این کار، نیاز به آزمون و خطا دارید.
عکاسی با حرکت عمدی دوربین شامل متغیرهای دیگری است که باید مد نظر قرار گیرند. سرعت شاتر باید با دقت انتخاب شود، نه فقط به توجه به حرکت سوژه، بلکه همچنین باید با سرعت حرکت دوربین هماهنگ باشد. هر دو عامل باید برای رسیدن به بهترین نتیجه به طور دقیق تنظیم شوند.
در همین راستا، جهت حرکت نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
شما نمیتوانید در حین نوردهی دوربین را به صورت تصادفی حرکت دهید. این حرکت باید با توجه به سوژه و جهت حرکت آن، در صورت وجود، انجام شود. حرکت ثبتشده همچنین جزئی از ترکیببندی عکس خواهد بود.

به عنوان مثال، یک ترکیب از خط ساحلی و امواج در حالی که رنگهای غروب در آن ظاهر میشوند. در این حالت، سرعت شاتر و سرعت حرکت باید درست انتخاب شوند.
به عبارت دیگر، در حالی که نوردهی و ترکیببندی برای عکاسی معمولی مهم هستند، ICM جهت حرکت، سرعت و تنظیم دقیق سرعت شاتر را به معادله اضافه میکند.
این عوامل بیشتری را برای در نظر گرفتن اضافه میکند، که آن را بسیار پیچیدهتر میکند تا نتیجه خوبی به دست آید. با این حال، موارد دیگری هم هستند که باید در نظر گرفته شوند.
فوکوس، فاصله کانونی، فیلترها و کنتراست
برای عکاسی ICM، نوردهی بلند مورد نیاز میتواند با استفاده از ISO پایین و دیافراگم کوچک به دست آید. از نظر اصولی، f/22 کاملاً مناسب است چرا که نیازی به نگرانی درباره تأثیرات انکسار نور وجود ندارد. هرگونه نرمشدگی ناشی از انکسار تقریباً غیرقابل مشاهده خواهد بود.

راه رفتن در میان امواج و حرکت دادن دوربین همزمان کار سادهای نیست. اما زمانی که همه چیز به درستی با هم ترکیب شود، نتایج میتوانند شگفتانگیز باشند. این یکی از عکسهای محبوب من است.
با این حال، استفاده از دیافراگمهای بسیار کوچک هر لکه گرد و غباری روی حسگر یا حتی لنز را نشان خواهد داد.
در حالی که این مشکلات میتوانند در مرحله ویرایش حذف شوند، بهتر است از آنها به طور کلی جلوگیری شود. انتخاب فیلتر ND (فیلتر کاهنده نور) بهترین گزینه است. این فیلتر همچنین انعطافپذیری بیشتری در انتخاب سرعت شاتر مورد نظر به شما میدهد.
از استفاده از لنزهای وایدنگل خودداری کنید.
انحرافات ناشی از این لنزها باعث ایجاد خطوط منحنی در لبههای فریم میشود. در حالی که این ممکن است در بعضی موارد مطلوب باشد، در بسیاری از موارد باعث ایجاد یک جریان بصری عجیب در عکس میشود. آگاهی از این اثر طبیعی که با میدان دید وسیع همراه است، مهم است.

یک لنز وایدنگل دارای انحراف لنزی است. این طبیعی است و به دلیل فیزیک است.
این باعث میشود که خطوط منحنی شوند. همچنین باید مراقب نقاط نورانی در فریم باشید—اینها معمولاً نشانههایی از نور خورشید هستند که توسط ابرها پنهان شدهاند.
اگرچه سوژه ممکن است حرکت بلوری زیادی داشته باشد، اما عکاسی ICM هنوز نیاز به فوکوس نسبتاً دقیق دارد. فوکوس نباید کاملاً تیز باشد، چون اغلب به دلیل حرکت این کار غیرممکن است، اما باید به اندازه کافی دقیق باشد.

زمانی که فوکوس تا حد ممکن نزدیک باشد، خطوط و جزئیات باقیمانده بسیار برجستهتر میشوند.
اگر این با کنتراست کافی در سوژه ترکیب شود، اثر حرکت دوربین به خوبی نمایان خواهد شد. این کنتراست اهمیت زیادی دارد و در صورت نیاز میتوان آن را در مرحله ویرایش تقویت کرد.

یک جنگل در حال حرکت نیست. این موضوع میتواند محدودکننده باشد زمانی که از تکنیک ICM استفاده میکنید، زیرا باید سوژه را نیز در نظر بگیرید. حرکت باید با سوژه هماهنگ باشد.
با این حال، استفاده از پویاییهای موجود میتواند اثر ICM را تقویت کند. من معتقدم این کار آزادی بیشتری در حرکت دوربین و خودم فراهم میآورد. به عنوان مثال، راه رفتن به سمت امواج در ساحل در حالی که دوربین را به چپ یا راست حرکت میدهم.

زمانی که سوژه در حال حرکت است، آزادی زیادی در حرکت وجود دارد. به همین دلیل من عاشق عکاسی در ساحل و میان امواج هستم.
یک سوژه ثابت معمولاً آزادی کمتری در حرکت دوربین به شما میدهد. حرکت باید به گونهای انجام شود که با سوژه هماهنگ باشد تا جریان بصری طبیعی ایجاد شود. از این رو، تکنیکهای ICM را دشوارتر میکند. با این حال، زمانی که با نوردهیهای چندگانه ترکیب میشود، جذابیت بیشتری پیدا میکند.
اضافه کردن نوردهیهای چندگانه به ترکیب
ترکیب ICM با نوردهیهای چندگانه درون دوربین انعطافپذیری زیادی را فراهم میکند. این امکان را میدهد که یک تصویر تیز با یک تصویر ICM ترکیب شود. بدین ترتیب، سوژه تا حدودی قابل شناسایی باقی میماند در حالی که فریم پر از بلور حرکتی دلخواه میشود.

نوردهیهای چندگانه و ICM میتوانند به طور کامل با هم ترکیب شوند. این ترکیب آزادی و امکانات زیادی ارائه میدهد.
ترکیب ICM و نوردهیهای چندگانه همچنین میتواند برای دستیابی به اثری شبیه به اثر اورتون (Orton) استفاده شود، موضوعی که قبلاً درباره آن نوشته بودم. شاید بخواهید به آن مقاله هم نگاهی بیندازید. ترکیب تکنیکهای مختلف راهی عالی برای تبدیل عکاسی به چیزی بیشتر از ثبت عادی دنیای اطراف است.

ممکن است تفکر خارج از چارچوب دشوار باشد. پیدا کردن حرکت مناسب برای سوژه حتی چالشی بزرگتر است.
نتیجهگیری
حالا میفهمم چرا هیچگاه از عکسهایی که با حرکت عمدی دوربین گرفته شده بودند، خوشم نمیآمد. بیشتر عکسهایی که آن زمان دیدم، چیزی جز حرکت بیالهام دوربین بدون احترام به سوژه یا ترکیببندی نبودند. من همچنین از افکتهای ICM دستکاریشده دیجیتال خوشم نمیآمد، زیرا آنها را صرفاً دستکاری عکس میبینم. این احساس هنوز هم تغییری نکرده است.

من عاشق امواج در ساحل هستم. آنها الهامبخش بیپایانی هستند و محیطی پویایی را ارائه میدهند که مختص چشماندازها است. استفاده از ICM برای این کار عالی است.
احتمالاً جایی برای دستکاری عکس با ICM وجود دارد، اما این برای من نیست. من عکسی را ترجیح میدهم که نتیجه آن در محل به دست آید. احترام زیادی برای عکاسانی قائل هستم که با وارد کردن حرکت به معادله، عکاسی را به هنر تبدیل میکنند. امیدوارم روزی بتوانم نتایج مشابهی به دست آورم. در این میان، هر زمانی که بتوانم از ICM استفاده کنم، لذت میبرم. این تکنیک سرگرمکننده است و زمانی که نتیجه به خواستههایم نزدیک باشد، رضایت زیادی به همراه دارد.

من سعی میکنم جایی را پیدا کنم که امواج به هم میرسند، بهویژه زیر آسمانی ابری. بسیاری از تلاشها برای ثبت این لحظه شکست میخورند. اما اگر آن لحظه خاص را شکار کنید، پاداش میدهد.
اگر تجربهای در زمینه ICM دارید، چه توصیههایی برای عکاسان دارید که میخواهند از این تکنیک استفاده کنند؟ آیا مواردی وجود دارد که در این مقاله به آنها پرداخته نشده است؟ خوشحال میشوم نظرات خود را در کامنتها به اشتراک بگذارید.
برای اجرای تکنیک ICM (حرکت عمدی دوربین)، انتخاب دوربینی با ویژگیهایی که به عکاس کمک کند تا کنترل بیشتری روی حرکات دوربین، تنظیمات شاتر و دیگر پارامترهای عکاسی داشته باشد، بسیار مهم است. در اینجا بهترین دوربینهای موجود در بازار برای این تکنیک را معرفی میکنم:
1. Canon EOS R5
- ویژگیها: رزولوشن بالا، سیستم فوکوس خودکار پیشرفته، و سرعت شاتر سریع که به شما کمک میکند تا به راحتی حرکتهای پیچیده دوربین را ثبت کنید.
- دلیل انتخاب: با دقت بالای فوکوس و قابلیت تنظیم دقیق شاتر، این دوربین گزینهای عالی برای عکاسی ICM است. همچنین، عملکرد عالی در نور کم و تصاویر تیز میتواند در ترکیب با حرکت عمدی دوربین، نتایج جذابی به شما بدهد.
2. Nikon Z9
- ویژگیها: سنسور فولفریم 45.7 مگاپیکسلی، سرعت شاتر 1/32000 ثانیه، و ویژگیهای متنوع فوکوس خودکار.
- دلیل انتخاب: این دوربین برای عکاسی با حرکت عمدی بسیار مناسب است زیرا میتوان با سرعت بالای شاتر و کنترل دقیق نوردهی، حرکات پیچیده را به زیبایی ثبت کرد.
دوربین بدون آینه نیکون Z9 فقط بدنه
3. Sony Alpha A7R IV
- ویژگیها: سنسور فولفریم 61 مگاپیکسلی، سیستم فوکوس خودکار سریع، و رزولوشن بسیار بالا.
- دلیل انتخاب: رزولوشن بالا و قابلیت عکاسی در شرایط نوری مختلف، این دوربین را به یک انتخاب عالی برای ICM تبدیل میکند. همچنین سیستم فوکوس خودکار سریع میتواند در هنگام انجام حرکات پیچیده دوربین مفید باشد.
دوربین بدون آینه سونی Sony a7R IV Body Only فقط بدنه
4. Fujifilm X-T4
- ویژگیها: سنسور APS-C با رزولوشن 26.1 مگاپیکسل، تثبیت کننده تصویر درون دوربین (IBIS) و قابلیت ضبط ویدئو 4K.
- دلیل انتخاب: با داشتن تثبیتکننده تصویر درون دوربین و کنترلهای انعطافپذیر برای نوردهی، این دوربین گزینهای خوب برای اجرای تکنیک ICM است. به خصوص برای افرادی که به دنبال یک دوربین با اندازه کوچکتر و قابلیتهای بزرگ هستند، گزینهای عالی محسوب میشود.
5. Olympus OM-D E-M1 Mark III
- ویژگیها: سنسور Micro Four Thirds با 20.4 مگاپیکسل، سیستم تثبیتکننده تصویر عالی، و سرعت شاتر سریع.
- دلیل انتخاب: این دوربین با سیستم تثبیت تصویر داخل دوربین (IBIS) و اندازه کوچک، به شما امکان میدهد تا حرکت دوربین را با دقت بیشتری کنترل کنید. همچنین، نسبت به سایر دوربینها، وزن کمتری دارد که باعث راحتی بیشتر در حرکت دوربین هنگام اجرای ICM میشود.
6. Leica SL2
- ویژگیها: سنسور فولفریم 47.3 مگاپیکسلی، سیستم فوکوس خودکار پیشرفته، و ساختار محکم.
- دلیل انتخاب: دوربینهای Leica به دقت و کیفیت تصویر بالا معروف هستند. SL2 با امکان کنترل دقیق پارامترهای مختلف، از جمله شاتر و فوکوس، گزینهای عالی برای عکاسان حرفهای است که قصد دارند تکنیکهای خاصی مانند ICM را امتحان کنند.
7. Panasonic Lumix GH5
- ویژگیها: سنسور Micro Four Thirds، سیستم تثبیتکننده تصویر در داخل دوربین، و قابلیت ضبط ویدئو 4K.
- دلیل انتخاب: GH5 با سیستم IBIS و قابلیتهای انعطافپذیر در نوردهی، به شما امکان میدهد حرکتهای دوربین را به راحتی ثبت کنید. این دوربین برای عکاسان و فیلمبرداران حرفهای که میخواهند از ICM استفاده کنند، گزینه مناسبی است.
این دوربینها با ویژگیهایی مانند فوکوس خودکار دقیق، سرعت شاتر سریع، سیستم تثبیتکننده تصویر و قابلیتهای انعطافپذیر برای تنظیمات مختلف، به عکاسان کمک میکنند تا تکنیک ICM را به بهترین نحو اجرا کنند.
اجرای تکنیک ICM (حرکت عمدی دوربین) با موبایل امکانپذیر است، اما محدودیتهایی وجود دارد. در مقایسه با دوربینهای حرفهای، موبایلها معمولاً دارای تنظیمات کمتری برای کنترل شاتر و حرکت دقیق دوربین هستند. با این حال، با استفاده از اپلیکیشنهای مخصوص و برخی تنظیمات، میتوان به نتایج جالبی دست یافت. برای اجرای ICM با موبایل، مهمترین ویژگیهایی که باید به آنها توجه کنید شامل پایداری تصویر، کنترل دستی تنظیمات دوربین، و پشتیبانی از نوردهی طولانی هستند.
بهترین موبایلها برای تکنیک ICM:
1. iPhone 11 به بالا
- ویژگیها: سیستم دوربین عالی با قابلیت ضبط ویدئو و عکس در کیفیت بالا، حالتهای پرو برای کنترل دستی نوردهی، تثبیتکننده تصویر نوری (OIS) و لرزشگیر دیجیتال.
- دلیل انتخاب: آیفونهای پرو جدید اپل با سیستم دوربین پیشرفته و کنترلهای دستی، به شما این امکان را میدهند که برای ثبت عکسهای ICM از نوردهی طولانی و حرکتهای دقیق دوربین استفاده کنید. این گوشیها قابلیت تثبیت تصویر خوبی دارند که به کاهش تاری ناشی از حرکت کمک میکند.
2. Samsung Galaxy S23 Ultra
- ویژگیها: دوربین 200 مگاپیکسلی، قابلیت ضبط عکسهای RAW، و ویژگیهای حرفهای کنترل نوردهی.
- دلیل انتخاب: سامسونگ گلکسی S23 Ultra با ویژگیهایی مانند حالت پرو و پشتیبانی از تنظیمات دستی، امکان عکاسی در نوردهی طولانی را فراهم میکند. همچنین تثبیتکننده تصویر عالی در این گوشی به کاهش تاری ناشی از حرکت دوربین کمک میکند.
3. Google Pixel 8 Pro
- ویژگیها: پردازش تصویر فوقالعاده، قابلیت کنترل دستی نوردهی، و کیفیت عکسهای با جزئیات بسیار بالا.
- دلیل انتخاب: گوشیهای Pixel به دلیل پردازش تصویر پیشرفته شناخته شدهاند. حتی با داشتن کنترل دستی محدود، Google Pixel 8 Pro میتواند عکسهایی با حرکت عمدی دوربین به زیبایی ثبت کند. این گوشی به خصوص در شرایط نور کم و ایجاد افکتهای خاص بسیار خوب عمل میکند.
4. OnePlus 11
- ویژگیها: سیستم دوربین 50 مگاپیکسلی، امکان کنترل دستی تنظیمات دوربین و امکان تنظیم نوردهی.
- دلیل انتخاب: OnePlus 11 با تنظیمات پرو و قابلیتهای کنترل دستی، گزینهای مناسب برای عکاسی ICM است. این گوشی ویژگیهایی مانند حالت Nightscape و نوردهی طولانی را دارد که میتواند در ترکیب با حرکت عمدی دوربین نتایج جالبی تولید کند.
5. Xiaomi 13 Pro
- ویژگیها: دوربین 50 مگاپیکسلی، سیستم تثبیتکننده تصویر نوری (OIS)، و امکان تنظیم دستی پارامترهای دوربین.
- دلیل انتخاب: Xiaomi 13 Pro با سیستم دوربین پیشرفته و امکانات کنترل دستی، به شما این امکان را میدهد که برای ثبت تصاویر با حرکت عمدی، تنظیمات نوردهی را به دلخواه تنظیم کنید. همچنین، تثبیتکننده تصویر این گوشی کمک میکند تا حرکتهای ناخواسته کمتر تاثیرگذار باشند.
6. Sony Xperia 1 V
- ویژگیها: کنترل دستی نوردهی، حالت پرو برای عکاسان حرفهای، و سنسور بزرگ.
- دلیل انتخاب: گوشیهای Sony Xperia به دلیل قابلیتهای پیشرفته در عکاسی با نوردهی طولانی و کنترلهای دقیق معروف هستند. Xperia 1 V با سیستم دوربین حرفهای و تنظیمات دستی برای نوردهی، یک گزینه عالی برای انجام تکنیک ICM در موبایل است.
نکات مهم برای اجرای ICM با موبایل:
- استفاده از اپلیکیشنهای حرفهای: برای تنظیمات دستیتر، میتوانید از اپلیکیشنهایی مثل ProCam (iOS) یا Manual Camera (Android) استفاده کنید که به شما امکان کنترل شاتر، ISO و نوردهی را میدهند.
- استفاده از تثبیتکننده تصویر (Stabilization): انتخاب گوشی با سیستم تثبیتکننده تصویر نوری (OIS) یا دیجیتال (EIS) برای کاهش تاری ناشی از حرکت دوربین ضروری است.
- استفاده از سهپایه موبایل: برای انجام حرکت عمدی دقیقتر، استفاده از سهپایه موبایل میتواند کمک زیادی کند. این کار به پایداری بیشتر دوربین کمک میکند و امکان ثبت حرکات نرمتر را فراهم میآورد.
با انتخاب گوشیهایی با قابلیتهای پیشرفته در کنترل دوربین و تثبیت حرکت، میتوانید تکنیک ICM را با موبایل به راحتی پیادهسازی کنید و تصاویری هنری و جذاب خلق کنید.